زیر درختان قبلی
ساله شریفی
۲۳ مهر – ۱۷ آبان ۱۴۰۰
ساله شریفی
مجموعهی «زیر درختان قبلی» حاصل جستجویم در باغ ایرانیست؛ با علاقهمندی تاریخی و تمرکزی بیشتر بر دوران صفویه و قاجار. دست ساختههای انسانیِ باغها را از کارهایم حذف کردهام و خودم را در موقعیت یادآوری چیزهایی که از نزدیک ندیدهام قرار دادهام. برای این یادآوری به آنچه از این باغها مانده است رفتم، از آنها عکاسی کردم، عکسهای قدیمیشان را پیدا کردم، تصاویر را با متون سیاحان قرون گذشته تطبیق دادم و از این مسیر کوشیدم گذشته را بازنمایی کنم. به نظرم یکی از نقاط اشتراک یادآوریِ چیزی و بازخوانی تاریخی آن، عدم شفافیت تصویریست که در ذهنمان نقش میبندد. محو بودن درختان این مجموعه اشارهای بر همین تاری گذشته است. «زیر درختان قبلی» شامل سه بخش است: نقاشیهای درختان، نقاشیهای گلها، و چیدمان صدا و تصویر.
درختان
شاید نگریستن به تاج درختان از معدود مناظری در باغ ایرانی باشد که در طول سالها ظاهرش تغییر چندانی نکرده، مگر در تراکم درختان. در آغاز، باغها در اختیار حاکمان بود. با گذر زمان، صاحب منصبان و ثروتمندان هم مالک باغهایی شدند. در واقع، باغ مکانی خصوصی بود تا آنجا که در متون به جا مانده از ایرانیان فرنگرفتهی عصر ناصری، با شرح فضایی مواجه میشویم که عناوینی از این دست دارند: «باغِ عامه»، «تفرجگاهِ شهری»، «باغِ عمومی»، و «گردشگاهِ عامه». اینها نخستین تعابیر از «پارک» برای ایرانیاناند: باغی که برای عمومِ مردم است، سیاحتگاهی بدون نیاز به خارج شدن از شهر! با پرداختن به تاج درختانی که دستکم مشابهشان را در باغهای عامه دیدهایم، به تصاویری آشنا از دیروز پرداختهام؛ تصاویری محو و یادمحور از آنچه سلاطینِ سلَف دیدهاند.
گلها
گل به عنوان بخشی جدانشدنی از فرهنگ تصویری و تفرجطلبانهی ایرانیان، همواره برایم مورد توجه و حائز ارزشهای گوناگونی بوده است. از «گل و مرغ» که شیوهای بدیع و بیمثال از نقاشی تغزلی ایرانیست تا نقش تزئینی گلها در معماری صفویه، کاشیهای هفترنگ قاجاری، عکسهای مظفرالدین شاه کنار بوتههای گل، روایت معیرالممالک از علاقهی رضا شاه به گلها و حتی علاقمندی بیرقیب دایی جان ناپلئون به بوتهی نسترنش و بسیار بیش از اینها، همه بر نقش و اهمیت گل در فرهنگ و هنر ایران تأیید میآورند. در گلهای مجموعهی «زیر درختان قبلی»، چهار اثر بازآفرینی نقوشیست از دستهگلهایی که در ورودی کاخ چهلستون اصفهان قرار دارند؛ که این چهار اثر با تغییراتی در رنگ و جزئیات همراهند اما فرم کلی وفادار به همان نقوش عهد صفویست. جایی در سفرنامهی کوتاه صادق هدایت از اصفهان مربوط به سال ۱۳۱۱ مینویسد: «نقوش گلهایی در ورودی کاخ قرار دارند که روی آنها گچ کشیده شده و رنگ آبی بر آن زدهاند» (صادق هدایت، «اصفهان نصف جهان»، ۱۳۱۱). احتمالاً منظور هدایت همین دستهگلهای نقاشیشده روی سنگ است و این جفای گچ کشیدن روی آنها هم از ظلم ظلالسلطان به یادگار مانده بوده؛ که البته بعدتر با مرمت دقیق بنا، گچ برداشته میشود و امروز در وضعیت مطلوبی قرار دارند. سه اثر در بخش گلهای مجموعه متأثر از نقاشیهای کاخ هشت بهشت اصفهان هستند که با تغییراتی بازآفرینی شدهاند. پنج اثر نیز برداشتی شخصی از فرنگیسازی تکامل یافتهی نقاشی ایران در دوران پهلوی هستند، جایی که با وجود حفظ ریشههای تصویری ایرانی بیشترین ورود از سمت هنر غرب را شاهدیم و به خصوص در فرمها طبیعتگرایانهتر رفتار میکنیم. این پنج اثر با عناوین کاخباغهای مورد استفاده در دوران پهلوی نشانهگذاری شدهاند و بیشتر رنگ آثار مبین معنایشان است.
ویدیو، صدا و چیدمان
روند مطالعاتی این مجموعه برایم جذابیتهایی ویژه داشت. سعی داشتهام با ارائهای غیر از نقاشی/طراحی این جذابیتها را با مخاطب به اشتراک بگذارم. تصاویر، جملهها، ابیات و طراحیهای سردستی علاوه بر آثار نهایی همه با هم «زیر درختان قبلی» را شکل دادهاند. در تلاش بودم از طریق ویدئو، صدا و چیدمان، روح مطالعاتی و کارگاهی این مجموعه را هم به نمایش وارد کنم.
گزارش نمایشگاه:
با بررسی تصویری مجموعهی آثار اخیر ساله شریفی، «زیر درختان قبلی»، به تماشای درختانی میرویم که محو و رؤیاگونه به تصویر کشیده شدهاند: تاج درختان بر اساس مشاهدات و مستنندات هنرمند از باغها و کاخهای ایرانی دورههای صفویه و قاجار ثبت شده است. او از این روش برای مرور خاطراتی استفاده میکند که شخصاً تجربه نکرده اما کوشیده با مطالعهی وضعیت فعلی، دریچهای به تاریخ این باغها باز کند. هرچند استفاده از سنتهای نقاشی در آثار او مشهود است، اما او غالباً در این مسیر از مواد، رویکردها و تکنیکهایی امروزیتر بهره جسته تا صورت زدودهی خاطرات را با گوشزدکردن فاصلهای که در ناخودآگاه حافظهی تاریخی گرفتارش هستیم، ترسیم کند. در کنار درختان، هنرمند اشارههایی ظریف به نقوش گلها در ساختمانهای کاخهایی دارد که باغهای موردنظرش آنها را احاطه کردهاند. جزییات ظریف نقشهای گل در این ساختمانها همچون عضوی زنده در این کاخها، آنها را با طبیعت اطرافشان پیوند میزنند. ضمن اینها، هنرمند با استعارههایی تصویری، بافتاری و زمینهای، شیوهی ثبت تاریخ از دوران صفوی به بعد را در آثارش بازتاب میدهد و از این رو گوشهچشمهایی به سفرنامهنویسی، تاریخ عکاسی و صنایع وابسته، معماری، و یادداشتهای اداری دارد. بازنمایی رازآلوده و شیوهی سیال این آثار، لحظاتی را نمایش میدهد که نقاش با دقت و تعمق بازیافته و سپس در لایههایی محو فراموش کرده است.
شیرین قراویسکی، بنیانگذار و مدیر مجموعهی هنر معاصر سو