پرنده ها
نمایشگاه گروهی
١٥ اسفند – ١٥ فروردین ١٤٠٠
گردآورنده: شیرین قراویسکی
از مرغ تا پرنده
متن: ساله شریفی
آنچه بشر را از ابتدا شیفتهی پرندگان کرد اختلاف حداکثری آنها با ما در نوع زیستشان بوده است، زیبایی بیانتهایشان، صدای دلنشین و گاه عجیبشان، تنوع آنها از موجوداتی ظریف و بیدفاع تا مهاجمانی بیرقیب و البته حسرت پرواز بشر که دریایی از معنا را در هنر و ادبیات متوجه پرندگان کرده است.
بیشترین سهم پرندگان در هنر ایران همنشینی آنها با گل است! «گل و مرغ» شیوهای بیسابقه و شگفتانگیز است که مخاطبش را با منتهای زیبایی و ظرافت چه در صورت و چه در معنا مواجه میکند. در نمونههای اعلای گل و مرغ شما ناظر یک گفتگو هستید، گفتگوی پرنده با گل، عاشق با معشوق. «گل و مرغ» ظرافت اغراقشدهای دارد، آرام است و معنوی مینماید، در عین تکراری بودن سوژه به شدت متنوع است.
بنا بر بیان امام محمد غزالی در باب زیبایی، هر آنچه در این عالم هست نمودگاریست از اصل آن در عالم بالا، با این تعریف و پذیرفتن معیارهای کهن زیبایی اعم از کمال و غنا و خلوص میتوان «گل و مرغ»را به عالم بالا مرتبط دانست.
اما در نگاهی وسیعتر قصه به اینجا ختم نمیشود، دو هنرمند نقاشی از پرنده را در هنر ایران متحول کردهاند، نخست کمالالملک با رنگ روغنهای با شکوهش از پرندههای شکار شده بر سر نیزه و مجموعهی بینظیر آبرنگهایش از قفس سلطنتی که به سفارش ناصرالدین شاه ۱۹ قطعهی آبرنگی را در قالب یک آلبوم خلق کرد، و نه تنها تصویری معنوی ارائه نداد بلکه با رعایت تمام آموزههای فرنگیاش کاملاً به فرم سوژههایش وفادار ماند.
دوم هادی تجویدی بود که در ابتدای قرن حاضر مکتب مینیاتور تهران را پایهگذاری کرد و رویکردی معاصر را (در معنای غربی آن) به نقاشی ایران افزود. آنجا دری بر نقاشی معاصر ما گشوده شد که تا امروز ادامه دارد حتی اگر نامی از مکتب مینیاتور تهران به میان نباشد. او در یکی از آثارش قوی بزرگی را در کنار فیگور لمیده و برهنهی زنی در کنار آبشار و دریاچهای کشیده است که بیاغراق از قابل توجهترین آثار دو قرن اخیر است، هم از حیث تابو شکنی و هم از جنبهی راهگشایی آن برای نقاشی فیگوراتیو امروز. اما این قو دیگر از بهشت نیامده و آنقدر هم بزرگ هست که آن را مرغ ننامید! از اینجا و با کنار هم گذاشتن تجربهی غربی کمالالملک و رویکرد نیمه ایرانی تجویدی شاهد جایگاه معاصر پرنده در هنر ایرانیم، معنایی که الهی نیست و به فراخور تصویر و خواست هنرمند کشیده میشود.
فارغ از فرم که بخش جدا نشدنی میل به نقاشی از پرندگان است، تعابیر و معنا گرایی بر سر این موضوع نیز قابل توجه است، در لایهی نخست پرندگان با آزادی و رهایی مترادف میشوند و قفس در مبارزه با این تعبیر است. از زوایای دیگر در فرهنگهای کهن شرق و غرب مشخصاً پرندگانی را برای ما معنا کردهاند، به طور خلاصه و برای مثال: پرستو با هجرت و رستاخیز، جغد با بدیمنی و بعدتر با دانایی، دارکوب با جنگ و کاوش، زاغچه با شادی و خوشخبری و خود بال که نمادی ایزدیست و نشان از قدرت و حفاظت دارد. البته در هنر معاصر هر تصویری میتواند مستقلاً و طبق آرأ هنرمند خیلی شخصی تعبیر شود و حتی فارق از معنی باشد.
در ایران از حضور پررنگ پرنده در ادبیات و شعر کلاسیک چون سیمرغ و منطقالطیر و همچنین تنوع پرندهها در شهرهای مختلف و مهاجرت پرندگان همسایه در مقاطعی از سال تا تجربهی داشتن پرندهای خانگی و دیدن مرغ عشقهای فالگیر، خاطرهی جمعی عمیقی را ساخته که حتی اگر با صد اندوه دیگر هیچ لکلکی به تجریش نیاید و میانکاله به شلوغی سابق نباشد، پرندگانی گوناگون در آسمان هنر ایران پرواز میکنند، بدون خستگی و مستمر.
گزارش نمایشگاه:
“به تماشای روایتی معاصر از “پرندهها
کیانوش معتقدی
«پرنده در تاریخ نقاشی ایران از دیرباز تاکنون، با مفاهیمی گوناگون به تصویر کشیده شده است؛ موجوداتی همچون سیمرغ و مرغ هما، که به مثابهی کهنالگویی شناخته شده، در ارتباط با دو عنصر «انسان» و «درخت زندگی» همواره سرمنشا اسطورههای ایرانی بودهاند، یا «بال پرنده» که در انواع هنرهای دوران باستان، کارکردی استعاری در پیوند با بدن انسان و چهارپایان (تصویری خیالی از موجوداتی بالدار) را در فرهنگ تصویری ما تثبیت کرده است.
با این همه، قرنها بعد همان تصویر آرمانی پرنده، در قالبی نو و بهواسطهی مضمونی همچون «گل و مرغ ایرانی» در دورهی صفوی صورتبندی تازهای یافت. گل و مرغ به دلیل هویت مستقل خود، خیلی زود با جدا شدن از صفحات داخلی کتابها، بهصورتی اثری جداگانه در قطعات نقاشی (تک ورقهای) در جهان ایرانی بیش از هر زمان توسعه یافت. این نقشمایه با نمایشی از امری واقعگرایانه (رئال) و طبیعی (ناتورال) ـ تا پیش از زایش هنر نوگرا در سدهی حاضر ـ همچنان رشد کرد و به تصویری بدل شد از مفهوم باغ بهشتی با تمثیلی باورپذیر در زندگی روزمرهی ایرانیان.
اما امروز وجه دیگری از پرنده در هنر معاصر ایران ظهور کرده، که به معنای هستیشناسانهی آن (با منشا شرقی) یک آرکی تایپ است. گاهی نگاه هنرمند تلخ و گاه تند و تیز یا مفهومی، و در این کنکاش هر هنرمند میکوشد تا دگردیسی صوری آثارش را به بیانی انتزاعی یا خیالانگیز پیوند بزند.
در نمایشگاه «پرندهها» در گالری سو، موضوع پرنده با زبان بصری معاصر و خصلت تجربهگرایی هنرمندان امروز در هم آمیخته تا در منتخبی از آثار چند نسل از هنرمندان معاصر دغدغههای معاصرشان را پیش روی ما دوباره معنا کند. در این فرصت «پرنده» در انواع وجوه نمادین خود، آغازگاهی است بر درک گزارههایی تازه که مفاهیمی همچون آزادی، پرواز، رهایی و یا امید را به ما نوید میدهند.
آثار نمایشگاه حاضر با دو رویکرد اصلی ارائه شدهاند که البته هرکدام زیرمجموعههایی نیز دارند: آثاری از پیشکسوتان هنر معاصر در بستری تاریخی خلق کردهاند و در برخی موارد در پی القای معنا و مفهومی آشنا از نقشمایهای کهن بودهاند. اما هستند هنرمندانی همچون بهمن محصص، کوروش شیشهگران، نیکی نجومی و علیرضا اسپهبد، که هرکدام با خلق اثری بیزمان و بیمکان، در پی تقلیدی صرف یا بازنمایی از فرم یک پرنده نبودهاند و با روایتهایی گوناگون از اکسپرسیو، انتزاعی، نمادین گرفته تا وجهی شمایلگونه و رئالیستی، زیباییشناسی شخصی خود را بی واسطه وارد جهان شگفتانگیز ذهن بیننده میکنند.
در مقابل گروه نخست، آثار نقاشان و مجسمهسازان جوان هم به نمایش درآمده که با بیانی کنشگر، مداخلهای مفهومی در فرایند نقاشی، مجسمه یا چیدمان را پیش روی ما میگذارند. هنرمندان جوان در این نمایشگاه موقعیتی امیدوار کننده دارند و در دوران کار خلاقهشان، تحولی طبیعی را دارند طی میکنند. این تحول با تغییراتی آگاهانه و گاه از برآیند تجربهگرایی برای هنرمندان نسل نو اتفاقی سازنده است و نمایشگاههایی از این دست که یک مضمون خاص را دنبال میکنند، فرصتی مغتنم برای دستیابی به مقبولیت عمومی برای آنان هستند.
در بخش مجسمهی نمایشگاه پرندهها نیز آثار چشمنوازی ارائه شده که در آن میان اثری از رضا درخشانی و مجسمههایی از بیژن نعمتیشریف و رضا هدایت در کنار مجسمههاي سرامیکی محسن فولادپور و رنه صاحب بسیار قابل توجه هستند. از میان هنرمندانی که در شیوهی طراحی آزاد و رها کار میکنند باید از طرح وارههای کوروش شیشهگران یاد کنیم که مواجهه با آن تجربهای یگانه برای مخاطب است، همچنین باید به پرندهای از بهمنمحصص اشاره شود که با تکنیک چاپ تهیه شده و یادآور فیگورهای هیولاوار هنرمند است.
در میان نقاشان این نمایشگاه هستند چهرههایی همچون فرح اصولی و گزیلا وارگاسینایی که گرایشی آشکار به استفاده از نقشمایههای بومی و آشنا (سیمرغ) برآمده از سنت نگارگری اهتمام ورزیدهاند و به صراحت روایتی شاعرانه و جذاب را با مضمون پرنده به نمایش گذاشتهاند.
نرگس هاشمی با سه تابلوی نقاشی از تجریبات یک دههی قبلش، مسیر اندیشهورزیاش برای دستیابی به ناگفتهها از ورای گفتهها را پیش روی ما میگذارد و لیلا ویسمه که پیوسته کوشیده تا پرنده را به عنوان یک سوبژه در برابر واقعیت کلیشهای و ابژکتیو قرار دهد، دو نقاشی از «مجموعه شکار» اش را از فیگورهای خروس ارائه کرده که شخصیت انسان گونه و پیکروار دارند و به نظر می رسد نقاش بیشتر در پی القای پیامی خاص از شرایط جامعهی امروزش است تا به تصویر کشیدن یک تصویر آشنا و دکوراتیو.
در واقع آثار گزینش شده برای این نمایشگاه نشان میدهد که هنرمند امروز میتواند به ژانرها و سبکهای گوناگونی روی آورد، اما مهم آن است که با خودش صادق باشد و بهکاری که میکند اعتقاد داشته باشد، و از تقلید همنسلان یا گذشتگانش پرهیز کند. در حقیقت هدف این نقاشان در کارشان خیزش خیال است تا رسیدن به جوابی قطعی. آثاری که از مقداد لرپور و هدیس اولادشهبازی ارائه شده نمونهای ممتاز از درک هنرمند امروز از همین مسئله و به خدمت گرفتن تبحر در طراحی برای رسیدن به نوعی رهایی در گستره بوم است.
در میان جوانترین هنرمندان شرکتکننده در این نمایشگاه، بیشک اثری از هادی نیکان که ترکیبی از نقاشی، مجسمه و دستبافتهای فیگوراتیو است، یکی از آثار شاخص این مجموعه است که به وضوح نشان میدهد نیکان میتواند با مواد و مصالح و فرمهای جدید کار کند و کامیاب هم باشد. همچنین باید به اثری تاثیرگذار از نازنین اهریپور اشاره کنیم که چیدمانی مفهومی از مضمون پرنده را در گستره جهان مجازی امروز به پرسش گرفته است. بهترین پایانبندی برای نمایشگاه «پرندهها» به باور نگارنده، پوسترکمنظیری از اسماعیل شیشهگران با عنوان «پرنده آزادی» است که یادگاری از روزهای انقلاب ایران است و به مثابهی بیانهای شگفتانگیز، پیامی آشنا را دوباره به ما یادآوری میکند.
اسامی هنرمندان:
کوروش شیشه گران، اسماعیل شیشه گران، علی اکبر صنعتی، علیرضا اسپهبد، بهمن محصص، رضا درخشانی، گیزلا وارگا سینایی، بیژن نعمتی شریف، ایمان راد، فرح اصولی، مقداد لرپور، محسن فولادپور، مهرداد جعفری، ساله شریفی، نیکی نجومی، نرگس هاشمی، رامتین زاد.
طبقه دوم:
محسن احمدوند، بهرام دبیری، اشکان عبدلی، برادران قاسمی، هادی علیجانی، نازنین اهری پور، رنه صاحب، علیرضا گلدوزیان، هانیه فرهادی نیک، لیلا ویسمه، آرمینه نگهداری، سارنج، آیلار دستگیری، رضا هدایت، علی معنمدیان، روزبه نعمتی شریف، اکبر نعمتی، نسرین شاهپوری، بهمن ایروانی، لادن بروجردی، مریم فرهنگ ، محمد تقی صداقتی، ابراهیم یغمایی، هدیس اولاد شهبازی، هادی نیکان.