بالای صفحه

هفت تیر، انتهای خیابان استاد نجات اللهی،
خیابان سمیه، خیابان پورموسی، پلاک ۳۰

+۹۸ ۲۱ ۸۸۸۰ ۹۸۰۸
نقشه

بک هند
نمایشگاه گروهی
٣١ اردیبهشت – ٢١ خرداد ١٤٠٠

گردآورنده: شیرین قراویسکی

در تنیس روی میز ضربه‌ی بک هند به ظاهر ضربه‌ی ساده‌تریست، نه چرخش کمر می‌خواهد و نه تکاپوی زیاد، اما بک هند دقیق را سخت می‌توان مهار کرد، در عالم هنرهای تجسمی، طراحی همان ضربه‌ی بک هند است.
طراحی به خصوص در تعریف معاصرش ساده است و در عین حال پیچیده، بی‌واسطه است و صریح اما عمیق و تأثیرگذار است. در واقع طراحی از آنچه می‌شود قلدری نقاشی نامید فاصله گرفته و در عوض بی‌پرده و صادق است.
نمایش «بک هند» با ایده‌ی نخستینِ دفتر طراحی آغاز شد، اما در نتیجه محدود به هیچ شکل ارائه‌ی خاصی از طراحی نماند. «بک هند» بازتابی‌ست از طراحی‌هایی با روحیه‌ی دفتری، مطالعاتی و شخصی. بازتابی از درونی‌ترین حالات طراحی معاصر برای هنرمند.
«بک هند» مواجهه‌ی هنرمند با خودش را به نمایش می‌گذارد، ضرباتی بدون انتظار پاسخ از سمت مقابل. وجه اشتراک آثار این نمایش جانمایه‌ی آنهاست.
ما در مجموعه‌ی هنر معاصر سو بر آنیم که با تمرکز و پرداختن بیشتر به رویکرد‌های متنوع طراحی معاصر به یک تصور و تصویر کلی از آنچه در کارگاه و ذهن هنرمندان می‌گذرد برسیم و از این طریق هنر معاصر ایران را طی یک رفتار تحلیلی بهتر درک کنیم و به نمایش بگذاریم.
مجموعه ی سو / بهار ١٤٠٠

چیدمان نمایشگاه:

هنرمندان:
کوروش شیشه گران ، علی گلستانه ، فریدون آو، امید بنکدار، ساله شریفی، شنتیا ذاکر عاملی، بهمن محمدی، نگین صدف، آرمینه نگهداری، غزاله عرفانی، شهرزاد جهان، مهسا محمدی، سامان ربیعی، افق حسینی، آرمین عالیان، محمد رامشه، هدیس اولادشهبازی، هه وال طاژاندره مژده اتراک، هادی پورصادقی، سارنج، آهو ماهر، زینب موسوی، آناهیتا باقری

گزارش نمایشگاه:
سالیان سال است که به تماشای نقاشی و آثار هنری به گالری‌ها و موزه‌ها می‌رویم. بعضی وقت‌ها هم به کارگاه‌های دوستان هنرمندمان سر می‌زنیم و کارهایشان را در محیط شخصی‌تری می‌بینیم. بیشتر اوقات توقع داریم نقاشی، خود به بیان خود بپردازد و یا در چارچوب خود، حس سرخوشی را انتقال دهد. پس از این سال‌ها، همچنان کنجکاوی و فضولی برای دیدن، ما را اغوا می‌کند، و شاید برای کشف چیزی بیشتر، همچنان به دیدن می‌رویم. مثل رفتن به تماشای رویدادها، تا حتماً هنگام اتفاق، بیننده‌اش باشیم.
یوهانس کلادرز، کیوریتور فقید آلمانی و رییس سابق موزه ابتیبرگ، در گفت‌وگویی با هانس اولریک اوبریست در سال ۱۹۹۹ می‌گوید: «ویلم سندبرگ خیلی به من انگیزه داد چرا که تعریف موزه را به کل عوض کرد و باعث شد در اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰ تغییراتی به وجود آید تا سنت قدیمی موزه به عنوان فضایی برای نمایش دائمی آثار مجموعه‌ی آن کنار گذاشته شود. او می‌گفت که آثار باید در انبار باشند و هروقت میل داشتیم آن‌ها را برای نمایشگاه‌ها بیرون بیاوریم. تمام قواعد و عرف نهادهای هنری که سعی در پاسداشت هنر دارند را باید کنار بگذاریم، و باید طوری شود که احساس کنیم در فضای موزه و در کنار نقاشی‌های روی دیوارها می‌توان پینگ‌پنگ بازی کرد.»
«بک‌هند» نامش را از رقابت وام گرفته، اما در آن برد و باختی نیست. این عنوان در لایه‌ی زیرین معنایی، با آنچه قرار است ببینیم متناقض است. با ورود به سالن، صدای برخورد توپ‌های پینگ‌پنگ با زمین را می‌شنویم و سپس در وسط زمین بازی قرار می‌گیریم. برای بازی نه به راکت احتیاجی داریم و نه میز پینگ پنگ. هرطور که راحتیم می‌توانیم به بازی مشغول شویم و به آثار نگاه کنیم: آیا اغوا شوم و در وسط بازی قرار بگیرم یا فقط به تماشا و فضولی مشغول شوم؟ شاید در وسط بازی قرار بگیرم تا فضول و منتقد جلوه نکنم. بگذار من هم بازی کنم.
این نمایشگاه از کنار هم قرار گرفتن سه نسل، و بیست و چهار هنرمند گردآوری شده و شامل ۴۲ نقاشی، ۸ دفتر و دو چیدمان است.همه‌ی آثار، طراحی‌هایی هستند که راحت و ساده بیان شده‌اند.

شیرین قراویسکی/بهار ١٤٠٠