بالای صفحه

هفت تیر، انتهای خیابان استاد نجات اللهی،
خیابان سمیه، خیابان پورموسی، پلاک ۳۰

+۹۸ ۲۱ ۸۸۸۰ ۹۸۰۸
نقشه

طلوع سمی
نمایشگاه گروهی
۲ تا ۲۰ اسفند۱۳۹۸

من و پوریا و بیژن به همراه یه روباه تصمیم گرفتیم كه یك تیم بسكتبال تشكیل بدیم، تیم بسكتبالمون یه عضو كم داشت، براي همین پوریا هممون رو دعوت كرد خونشون كه در مورد این معضل با همدیگه صحبت كنیم. پوریا برامون سوپ مخصوص پوریا درست كرده بود و همزمان با اینكه داشتیم به این فكر مي كردیم كه چه كسي رو به عنوان عضو پنجم به گروه اضافه كنیم، سوپ هم مي خوردیم. همینطور كه وسط خونه ی پوریا نشسته بودیم كم كم خوابمون گرفت و هممون همونجا خوابیدیم، من با نورهاي آبي و قرمزي كه به پشت پلکم می خورد بیدار شدم و دیدم كه همه توي یك جنگل سرسبزیم; بچه ها رو بیدار كردم آسمان مثل آژیر ماشین پلیس آبی و قرمز مي شد و رنگ عوض مي كرد، بیژن چنتا ماسك از توي كیفش درآورد و به من و پوریا و روباه داد تا به صورتمان بزنیم و گفت این ماسك ها اینجا به دردتان مي خورند. روباه گفت من اینجا نیازي به این ماسك ها ندارم و رفت بالای منبر كه ماسك به درد آدم ها مي خورد كه در زندگي شهری با ظواهر همدیگر را گول مي زنند. من با لگد زدم به روباه، روباه دوید و رفت و خودش را در جنگل گم و گور كرد. نورهاي آبي و قرمز داشتند از پشت كوه ها مي آمدند بیرون و كل آسمان را فرا مي گرفتند پوریا كه از ابتدا با دهاني باز و چشماني گرد زل زده بود به آسمان گفت: اوه، عجب طلوع سمي اي!

اسامی آرتیست ها:

بیژن نعمتی شریف، پوریا درویش، ام.اسمارت