بالای صفحه

هفت تیر، انتهای خیابان استاد نجات اللهی،
خیابان سمیه، خیابان پورموسی، پلاک ۳۰

+۹۸ ۲۱ ۸۸۸۰ ۹۸۰۸
نقشه

فتوژنیک
نمایشگاه گروهی
۲۱ آذر – ۹ دی

گردآورنده: شیرین قراویسکی

آن چنان که در گذشته از تأثیر متقابل مدل و اثر نقاشی صحبت می‌شد، از دوره‌ای بحثی نیز درباره‌ی رابطه‌ی میان عکس و نقاشی، و تناظرهای میان عناصر آن‌ها به وجود آمد. واژه‌ی فوتوژنیک که در فرهنگ عامه به سوژه‌ای اطلاق می‌شود که در عکس صورتی درخشان دارد، در اصل به معنای هرچیزی است که میل به عکاسی یا کشیده‌شدن و ثبت را در وجود آدمی تقویت می‌کند.

نمایش اخیر، مطابق چنین تعریفی، نمونه‌هایی از تأثیرهای متقابل و چندوجهی استفاده‌ی هنرمندان از رسانه‌های نقاشی، عکاسی و فیلم را ارائه می‌کند. این تأثیرات، از طرفی در نگاه هنرمندان، و از طرف دیگر در لحن، سبک، و تکنیک آثار آنان مشهود است؛ به طوری که نفوذ جریان‌ها و حتی مفاهیم اساسی رسانه‌های دیگر، در درون‌مایه، کارماده و گفتمان آثار هنرمندان به وضوح دیده می‌شود.
در جریان جمع‌آوری این آثار٬ از طرفی، تعدادی از هنرمندان به عنوان شاهد/ راوی، موضوعات معاصر خود را بیان کرده‌اند، و از طرفی دیگر٬ برخی با تکنیک‌های مختلف و کار روی تصویر عکاسی و یا در به عینیت درآوردن اجرا و ثبت اتفاق٬ به دستکاری حوادث و خلق روایت پرداخته‌اند. این‌چنین، با آثاری مواجهیم که صرف‌نظر از تکنیک اجرایی، تشابه‌هایی بین حال٬ گذشته و عمل نقاشی دارند. بررسی این فرآیندهای ادراکی٬ نه جایگزینی برای تاریخ است و نه مقایسه‌ی دوران، بلکه می‌تواند کنار آمدن با حال حاضر و مواجهه با شرایط کنونی باشد.
شیرین قراویسکی/ گالری سو

هنرمندان:
ساسان ابری، مرتضی پورحسینی، هما دلورای، رئوف دشتی، شنتیا ذاکر عاملی، پویا رضی، لیلی رشیدی رئوف، ملیکا شفاهی، پیمان شفیعی زاده، کوروش شیشه گران، محمد غزالی، پرنیان قربانی، داریوش نهداران، دانا نهداران، سوگل احدی، نازنین اهری پور، راضیه ایران پور، شمیل بصیری، مونا جان محمدی، آهو حامدی، سحر خیطان، سارا سعدالدین، پانیذ سهرابی، ترمه ضیایی، مهسا طهرانی، کژال فخری، نیکی فلاح فر، امیر کریمی، غزل مروی، افروز ودودی، غزل مجیدی، گلناز بهروزنیا، ماکسیم کوربی پرون، رمی بولنوا.

نقاشی/هنر فوتوژنیک
متنی از ساله شریفی
در ابتدا بیان این نکته ضروریست که ما نیازی به ترجمه‌ی کلمه‌ی فوتوژنیک نداریم، این عنوان در غرب شرح و بسط پیدا کرده و چه بهتر که با همین نام هم هضم شود. در مواردی اینچنین خود نام‌های اصلی همواره کمتر محل مناقشه‌اند.
در طول تاریخ چیزها و مفاهیم بسیاری تولید شده است که بیش از آنچه در ابتدا از آنها بر‌می‌آمده اثرگذار و قابل گسترش بوده‌اند. مفهوم «نقاشی فوتوژنیک» یکی از آنهاست.
میشل فوکو زمانی از عبارت «نقاشی فوتوژنیک» استفاده کرد که چشمه‌هایی از حضور تکنولوژیکِ عکاسی را در نقاشیِ زمانه‌ی خود دید، اما باعث خلق مفهومی پویا شد که هم پیش از فوکو بود و هم تا ابد ادامه دارد!
با تولد عکاسی نزاعی جدی میان نقاشی و عکاسی درگرفت، چه بسیار نقاش‌هایی که عجولانه برای مرگ شغلشان در هراس افتادند یا برای ثبت تصاویر رقیبی جدی و سریع را جلوی راه خود می‌دیدند. برخی هم به ویژگی‌های ذاتی رنگ مسلح شدند و در تلاش برای اثبات برتری نقاشی بودند. اما گذشت؛ تمام آن هیاهو را زمان تلطیف کرد، هنرمندان، منتقدان و مخاطبان همه تفاوت‌های بنیادین عکاسی و نقاشی را شناختند و از آن هم بیشتر، نقاشی و عکاسی دستگیرِ هم شدند و خلق اثر هنری را به پیش بردند.
شاید گریزان‌ترین نقاش زنده‌ی جهان از عکاسی دیوید هاکنی باشد. او با پرسپکتیو عکس کنار نیامده، اما این چالشِ هاکنی با عکاسی منجر به خلق آثاری پیچیده، عکس بنیان، دور از عکاسیِ صرف و به نهایت فوتوژنیک شده است، البته این‌بار نه نقاشی فوتوژنیک که هنر فوتوژنیک!

در آثار کاراواجو و بسیاری از قدما هم از اتاقک تاریک استفاده می‌شد، مشخصن اتاقک تاریک ابزار انتقال عکس در زمانه‌ی خودش بود و انتقال کلیت طرح با کمک آن، همان استفاده‌ از تکنولوژی روز با محوریت عکس در نقاشی است.
وقتی به نقاشی ایران هم در عصر قاجار نگاه می‌کنیم، پس از حضور پررنگ عکاسی در دربار ناصری، اگر مشخصن در آثار محمودخان ملک‌الشعرا تعمق کنیم، با توجه به وسعت سطوح، ساده سازی در ترسیم پیچیدگی‌های فرمی، آکادمیسین نبودن او در دوره‌ی آموزش نقاشی و دیدن عکس‌هایی با ترکیب‌بندی‌های مشابهِ آثار محمود خان در آلبوم‌خانه‌ی سلطنتی درمی‌یابیم که قطعات شگفت‌انگیز محمودخان صبا متأثر از عکاسی خلق شده است، و می‌توان اولین نمونه‌های نقاشی فوتوژنیک در ایران را آثار محمودخان ملک‌الشعرای صبا دانست.

حقیقت آن است که به طور کلی دیر زمانی‌ست شیوه‌های انتقال تصویر پای تکنولوژی را به نقاشی باز کرده است اما تا اواخر قرن بیستم این‌باره سکوت می‌شده! نیمه‌ی دوم قرن بیستم تولد دورانی بود که به وضوح از عکس در نقاشی استفاده شد.
ولی امروز قصه تغییر کرده، دوربین‌ها، لنزها، نورهای مصنوعی، چاپگر‌ها، اسکنر‌ها و امکانات نرم‌افزاری ویرایش عکس به تمامی در اختیار هنرمندان تجسمی‌ست تا با کمک ابزار‌های پیشرفته‌ی عکاسی اثر نهایی خود را آنچنان که مطلوبشان است ارائه دهند و از این برخورد تکنولوژی‌محور سخن به میان آورند.
حتی گاهی نقاشی‌ فوتوژنیک به آثاری نسبت داده شده که صرفن نور در آن‌ها مورد توجه بوده، درواقع اثر در معنا فوتوژنیک است نه در فرم یا طراحی‌هایی که با نور کشیده شده است. آنچه پیداست به طور کلی «هنر فوتوژنیک» به شکلی درحال گسترش است که مثل خیلی از مفاهیم در هنر معاصر معنای‌ یک‌خطی آن ممکن نیست، مجموعه‌ای از امور ابزارمند و معنا محور را شامل که می‌شود که درک آن تا حدی هم شهودی‌ست!
در هر صورت جهانِ «هنر فوتوژنیک» هرروز بزرگتر می‌شود.