بالای صفحه

هفت تیر، انتهای خیابان استاد نجات اللهی،
خیابان سمیه، خیابان پورموسی، پلاک ۳۰

+۹۸ ۲۱ ۸۸۸۰ ۹۸۰۸
نقشه

ملیکا شفاهی

لاله
گل لاله در ادبیات کلاسیک ایران و در فرهنگ عامه‌‌ی ما عمدتن بر سه وضعیت آمده است: در بدو امر یادآور خون و شهادت است، سپس پیاله‌ی می را می‌ماند و در نهایت نشانی از زیبایی و طراوت دارد.
خیام:
در هر دشتی که لاله‌زاری بوده‌ست
از سرخی خون شهریاری بوده‌ست
حافظ:
هر که چون لاله کاسه گردان شد
زین جفا رخ به خون بشوید باز
سعدی:
تو با چنین قد ‌و بالا و صورت زیبا
به سرو و لاله و شمشاد و گل نپردازی
در اثر ملیکا شفاهی به نام «لاله» با تصویری بزرگ از گلایل‌های قرمزی مواجه‌ایم که مشخصن یادآور تاریخ اجتماعی ایران در دهه‌ی ۶۰ شمسی است.
پرورش گل لاله پیچیده و پرهزینه است و از طرفی عمر کوتاهی دارد. اما گلایل هم به لحاظ ظاهری کاسه‌وار است و گلبرگ‌های لطیفی دارد و هم تولید چهار فصل آن با هزینه‌ی کم ممکن است. به این شکل ما در دهه‌ی ۶۰ که لابلای بحران‌های اقتصادی با مفهوم شهادت هم چشم‌درچشم بودیم، گلایل را جایگزین لاله کرده و از آن در جشن و عزا استفاده کردیم.
ملیکا شفاهی بر این چرخش معنایی از لاله به گلایل انگشت گذاشته و با یادی از روزگار تلخی که گذشت می‌نویسد گلایل و می‌خوانیم لاله.